زن در فرهنگ فارسی، به معنای زاینده و زندگی بخش است. زن منبع زندگی است و بنیان یک خانواده بی شک به حضور یک زن بستگی دارد.
زن موجودی است مزین به اسرار و شگفتی های فراوان و در سایه این شگفتی ها، زندگی عالم بشریت در تکاپو و تداوم است.
زنان دارای لطافت و ظرافت و احساس فوق العاده زیبایی هستند که این خصوصیت و اوصاف آنان سبب برجستگی و سرآمدی آنها نسبت به مردان شده است.
زن ایرانی همواره در دوره های مختلف تاریخی دارای ارزش و احترام بوده است در حالی که از دیرباز، زنان جایگاه و پایگاه متغییری در جهان داشته اند. زنان ایرانی در پیشرفت تمدن ها و ترقی فرهنگ ها پا به پای مردان تلاش کرده اند.
نقش زن در فرهنگ ایرانی در ادوار تاریخی دارای فراز و فرود های فراوانی بوده است. به فراخور تغییر حکومت ها و ادیان حضور زن در جامعه نیز دستخوش تغییرشده است. این تغییر هم در ظاهر و هم در رفتارها و منش اجتماعی زنان جامعه خود را بروز داده است.
در تاریخ این سرزمین زنانی بودند که در یک جامعه ی نسبتا مردسالار، دست به کارهای بزرگی زده اند. به عنوان نمونه میتوان به «پوراندخت ساسانی» اشاره کرد که پس از «اردشیر شیرویه» در تیسفون تاج شاهی بر سر نهاد و بر ملک ایرن فرمان راند.
زن ایرانی مظهر زیبایی ، قدرت و مهربانی است. سه واژه ی اصیل و مقدس که در تک تک زنان ایرانی متبلور است.
زن ایرانی در هرنقشی که باشد و در هر جایگاه اجتماعی، علاقمند به زیبایی و آراستگی و شکوه است و چنین زنی منبع لایزال مهربانی است و به قدرت و شکوه در جهان شهره است.
در این یادداشت سعی داریم چهره ای از زن ایرانی ارائه کنیم که حول این سه محور است. یعنی: زیبایی، مهربانی، قدرت
انسان در ذات خویش دوست دار زیبایی و آراستگی است. در این میان زنان به خاطر ظرافت و لطافت خود، بیشتر از مردان خواهان زیبایی هستند. این دوست دار زیبایی بودن در چند وجه قابل بررسی است.
نخست زیبایی و آراستگی هایی که به ظاهر هر فرد مربوط می شود.
این نوع زیبایی می تواند شامل آرایش مو و صورت، هماهنگ کردن لباس ها و نیز تناسب اندام باشد.
بخشی از سرشت انسان به دنبال زیبایی است و خداوند نیز منکر این حقیقت نیست که، فطرت انسان زیبایی را از هر نوعی که باشد طالب است.
در این زمینه آیات و احادیث بی شماری نیز وجود دارد که زن را تشویق به زیباتر شدن می کنند.
امام صادق علیه السّلام می فرمایند:
«سزاوار نیست براى زن كه خود را بدون زینت رها كند اگر چه آویختن یک گردنبند عادى باشد، و شایسته و مطلوب نیست كه خضاب را از دست خود ترک كند اگر چه با حنا یک مرتبه بر دست خود بكشد هر چند سالمند باشد.» (من لایحضره الفقیه، محمد بن علی بن بابویه، ج1، ص123، ح283)
زن مظهر جمال و زیبایی و عفاف است و مرد، مظهر شیفتگی و مجذوب شدن است.
زنان دارای قدرت خارق العاده ای برای جذب مردان هستند. یک زن نه تنها با ظاهر آراسته، بلکه با کلام، گفتار و با نگاه شیفته ی خود نیز می تواند مردان را مجذوب خویش سازد.
بر اساس منابع موجود، مذهب زرتشت در ایران قبل از اسلام، زمینه ساز مناسبی برای اقتدار بخشیدن به زنان بوده است. زن در مذهب زرتشت و در کتاب اوستا از ارزش و کرامت و احترام والایی برخوردار بود.
زن نگهدارنده روشنایی آتش و رکن اساسی خانواده بوده است.
در دوره ای که زن در اساطیر ملل دیگر به عنوان موجودی پست و فرومایه قلمداد و به عنوان کالا خرید و فروش می شد؛ در ایران باستان زن مظهر قدرت و کرامت بوده است.
زن ایرانی، زنی است که بر اساس فرامین زردشت دارای قدرت حکمرانی، مالکیت زمین، وکالت و شهادت در محکمه بوده است.
زن ایرانی می تواند با تکیه بر قدرت ذاتی خویش در اداره ی یک خانواده، یک شهر و یک کشور سهیم باشد. بسیاری از وظایفی که زنان ایرانی عهده دار آن هستند و اغلب به سادگی از کنار آنها میگذریم دارای ارزشی والا هستند.
بسیاری از وظایف زنانه در جامعه ی ایرانی وجود دارند که به لحاظ اهمیت و مثمرثمر بودن در اوج عظمت قرار دارند، ولی به لحاظ دشواری، مردان جامعه نیز قادر به پذیرش آنها نیستند.
به عنوان نمونه، وظیفه ی خطیر مادری، که بزرگ ترین رکن هر اجتماع و هر خانواده ی متمدنی است.
زنان ایرانی در طول تاریخ دارای جایگاه و ارزش بوده اند تا آنجا که در کتاب مقدس زرتشتیان (اوستا) هیچ مردی از لحاظ اخلاقی و مذهبی بر زنان ارجحیت ندارند.
خصایل زن خوب، پارسا و با عفت، شعار اصلی زرتشتیان بوده است. زنان در ایران باستان دارای آنچنان ارزش و شخصیتی بودند که حتی در میان ادیان جای باز کرده بودند و بزرگ و ستودنی قلمداد می شدند.
چنانچه در آیین زرتشت یک روز از سال به نام روز زن نامگذاری شده است.
مردم ایران روز پنجم اسپندارمذ اسفند را جشن می گرفتند و به آن عید زن می گفتند، در این روز که تقدیر و تشکری از زحمات زن محسوب می شد مرسوم بود که مردان باید برای زنانشان هدیه هایی ارزنده تهیه کرده و به آنان تقدیم کنند.
این مراسم در ایران باستان مزدگیران هم نام داشت.
روز زن، یکی از جلوه های ویژه زنان در عصر باستان بود.
زن بر اساس سرشت الهی خویش منبع لایزال و بیکران مهربانی است. زن ایرانی در این میان میان نقطه ی اوجی است بر مهربانی و عاطفه.
چرا که نمونه و سرچشمه ی عاطفه ی یک مادر ایرانی در هیچ فرهنگ و اجتماعی یافت نخواهد شد.
زن ایرانی به صرف زن بودن از همان دوران کودکی شکیبایی را می آموزد، تقسیم عاطفه را می آموزد.
نگاه کردن و مهربانی غیر کلامی را می آموزد. نگاه کردن و جستجوی محیط و کنکاش در انسان ها را یاد میگیرد. یک زن ایرانی با تمام زیبایی ، قدرت و جاذبه و مهربانی اش اسطوره ای ستودنی برای تمام زنان جهان است.