فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با آسان برگزار کردن مراسم و شرایط ازدواج به این شرح است:
ازدواج یک تقدسی دارد از نظر ادیانی که حالا من می شناسم. غالباً مراسم ازدواج، یک مراسم مذهبی است؛ مسیحیان آن را در کلیسا انجام می دهند، یهودیان آن را در کنائسشان انجام می دهند؛ مسلمانها هم اگرچه در مسجد انجام نمی دهند، اما اگر بتوانند، در مشاهد مشرفه، و الّا در ایام متبرک دینی و عمدتاً به وسیله رجال دین، این را انجام می دهند رجل دینی هم وقتی برای ازداوج نشست، مبالغی دین بیان می کند. بنابراین صیغه، کاملاً صیغه دینی است. (۱)
مسئله ی ازدواج و تشکیل خانواده، در شرع مقدس امر بسیار مهمی است و فواید بسیاری هم دارد، اما مهم ترین فایده و هدف ازدواج عبارت است از تشکیل خانواده. نفس این علقه زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایه آرامش زن و مرد و مایه کمال و اتمام شخصیت آن ها است. بدون آن، هم زن و هم مرد، هر دو ناقصند. همه مسایل دیگر، فرع بر این است. اگر این کانون، سالم و پایدار باشد، هم روی آینده و هم روی همین وضع فعلی جامعه تأثیر خواهد گذاشت. (۲)
اساس ازدواج در اسلام بر سادگی است. در اوایل انقلاب نیز همین طور بود، منتها متأسفانه این فرهنگ تکاثر و تفاخر و سرمایه داری، یک خرده کار را مشکل کرد. متأسفانه بعضی از مسؤلان هم با ازدواجهای کذاییِ خانواده هایشان، مشکلاتی را درست کردند. (۳)
در همه امور زندگی تان، سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است،از این جا شروع می شود. اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدی اش هم می شود ساده و الا شما که رفتید آن مجلس کذایی، مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمی توانید بروید توی خانه کوچکی، مثلاً با وسایل مختصری زندگی کنید. این جور نمی شود. دیگر چون خراب شده و از دست رفته است. از اول، پایه زندگی را براساس سادگی و ساده زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه ان شاءالله آسان شود. (۴)
در ازدواج، اصل قضیه محبت است. دخترها و پسرها این را بدانند. این محبتی را که خدا در دل شما قرار داده، حفظ کنید. (۵)
این رابطه انسانی، بر اساس محبت و رابطه عاطفی استوار است، یعنی زن و شوهر باید به هم محبت داشته باشند و همین محبت، همزیستی آن ها را آسان خواهد کرد، به پول و تشریفات و این چیزها هم بستگی ندارد.(۶)
محبت، خانواده را پایدار می کند، محبت مایه آبادی زندگی است . کارهای سخت، به برکت محبت، برای انسان آسان می شود.(۷)
این محبت زن و شوهر هم جزو محبت های خدایی است. این از آن محبت های خوب است. هر چه بیشتر شود، بهتر است.
زن و شوهر باید به هم محبت بورزند، این اساس خوشبختی است. خوشبختی در این است که زن و شوهر همدیگر را دوست داشته باشند.(۸)
ازدواج یک جنبه ی قدسی دارد. این جنبه قدسی را نباید از آن گرفت . گرفتن جنبه قدسی به همین کارهای زشتی است که متأسفانه در جامعه ما رایج شده، این مهریه های سنگین به خیال این که می تواند پشتوانه حفظ خانواده و حفظ زوجیت باشد، تعیین می شود، در حالی که اینجور نیست. حداکثر این است که شوهر از دادن امتناع می کند، می برندش زندان؛ یک سال،دو سال زندان می ماند . در این اقدام، به زن چیزی نمی رسد؛ او بهره ای نمی برد، جز این که کانون خانواده اش هم متلاشی می شود. این که در اسلام از حضرت امام حسین علیه السّلام نقل شده که فرمود: ما دخترانمان و خواهرانمان و همسرانمان را جز با مهرالسّنه عقد نکردیم، به خاطر این است؛ و الّا می توانستند. این کم کردن، با یک محاسبه است. یا همین تشریفات زائد ازدواج، خرجهای زیاد، مجالس متعدد که واقعاً انسان دلش می گیرد وقتی می شنود.(۹)
عمده (موانع ازدواج)، موانع فرهنگی است؛ عادتها، تفاخرها، تکاثرها، چشم و هم چشمی ها، تجمل طلبی ها، این ها است که یک مقدار نمی گذارد آن کاری که باید انجام گیرد، صورت پذیرد. باید شما و خانواده هایتان این گره ها را باز کنید. من از ازدواجهای دانشجویی که هر سال برگزار می شود، بسیار خشنود و خرسندم. اگر عادت کنند که ازدواجها را ساده، بی پیرایه و بی تشریفات انجام دهند، فکر می کنم که بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. (۱۰)
انگیزه برای ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملی، یعنی ازدواج باید تحقق پیدا بکند. این که خدای متعال می فرماید: اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه ، این یک وعده الهی است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیه وعده های الهی که به آن وعده ها اطمینان می کنیم، اطمینان کنیم.
ازدواج و تشکیل خانواده، موجب نشده است و موجب نمی شود که وضع معیشتی افراد دچار تنگی و سختی بشود، یعنی از ناحیه ازدواج کسی دچار سختی معیشت نمی شود، بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند.(۱۱)
پیامبر اکرم (ص) اصرار داشتند جوان ها زود ازدواج کنند؛ چه دخترها و چه پسرها؛ البته با میل خودشان و با اختیار خودشان، نه این که دیگران برایشان تصمیم بگیرند. ما هم باید در جامعه خودمان، این را رواج دهیم. جوان ها در سنین مناسب، وقتی از دوران جوانی خارج نشده اند، در همان حال گرمی و شور و شوق باید ازدواج کنند. این برخلاف برداشت و تلقّی خیلی از افراد است که خیال می کنند ازدواج های دوران جوانی، ازدواج های زودرس است و ماندگار نیست، درست برعکس است . این گونه ازدواج ها اگر درست صورت بگیرد، ازدواج های بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود، و زن و شوهر در چنین خانواده ای کاملاً با هم صمیمی خواهند بود.(۱۲)
محیط دانشجویی محیط خوب و مناسبی است برای زمینه سازی ازدواج. به نظر من بر روی مسأله ازدواج جوانها، خود جوانها، اولیای خانواده هایی که جوانها متعلق به آن ها هستند، و مسؤولان ذی ربط مرتبط با دانشگاه، فکر کنند و تصمیم بگیرند؛ نگذاریم سن ازدواج که امروز متأسفانه بالا رفته؛ به خصوص در مورد دختران ادامه پیدا بکند.(۱۳) بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود می کند، بالارفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود . چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه جنسی؟ ما باید به این فکر کنیم.(۱۴)
جوان ها وقتی صحبت می شود، می گویند: اگر ازدواج کنیم، بعدش چه کار کنیم برای خانه، برای شغل؟ این ها همان قیودی است که همیشه جلوی کارهای اصلی و اساسی را می گیرد . خداوند فرمود: إن یکونوا فُقراءَ یُغنِهِم اللهُ مِن فضلِهِ ؛ یعنی خدای متعال این ها را کفایت خواهد کرد، ازدواج بکنید. ازدواج در وضع معیشت آن ها، دشواری خاصّی به وجود نمی آورد، بلکه به عکس، خداوند آن ها را از فضلش غنی هم می کند. این را خدای متعال فرموده است برای خودمان به قول معروف به جای خرج، بَرج درست می کنیم، اضافه های زندگی و نیازهای کاذب به وجود می آوریم. در این صورت البته مشکل پیش می آید. در اینجا تقصیر کیست؟ در درجه اول تقصیر متمکّن است؛ آن کسانی که امکانات دارند، سطوح را بالا می برند، سطوحِ خواهش ها و توقعات و نیازهای کاذب را بالا می برند. بعد هم تقصیر بعضی از مسؤولین است که بالاخره باید بگویند، باید وسایل را فراهم کنند، فراهم نمی کنند.(۱۵)
در ازدواج، شرع مقدس اسلام، قیودِ جاهلی و شرایط مرسوم بین جهّال را برطرف کرد، و یک سلسله حرف ها و شرایط جدید و سنّت های تازه ای را پایه گذاری کرد، اگر ما کاری کنیم که عقد و ازدواجِ ما از آن چیزهایی که اسلام اِزاله کرده، دور و پاک باشد و به آن سنّت هایی که اسلام بنیان گذاری کرده است، آراسته و مزیّن باشد، عقد و ازدواجِ ما اسلامی خواهد شد، و عقد بر اساس رضای پیامبر اسلام (ص) و رهبر عظیم الشأن بشریت خواهد شد. اگر خدای ناکرده آن چیزهایی را که اسلام اِزاله کرد و بیرون ریخت، این ها را ما در عقد ازدواج بیاوریم، آن وقت عقد ما، عقد جاهلی خواهد شد. خودمان مسلمانیم، اسممان مسلمان است، امّا کارمان کار جاهلیّت خواهد شد. اگر آن چیزهایی را که اسلام در کار ازدواج بنا گذاشت، این را رعایت نکنیم، باز عقد، عقد اسلامیِ کامل نخواهد بود.(۱6)
متأسفانه این پرداختن به تشریفاتِ ازدواج و مهریه های گران و جهیزیه های سنگین و مجالس آن چنانی، خیلی اخلاق ها را فاسد کرده است.(۱۷)هر چه مراسم را کمتر و و ساده تر بگیریم، بهتر است. بگذارید آن کسانی که ندارند، به ازدواج تشویق شوند و آن کسانی که ندارند، مأیوس نشوند.(۱۸)ساده برگزارکردن ازدواج چه در مهریّه، چه در جهیزیّه و چه در مجلسِ عروسی ننگ نیست.(۱۹)
خیال نکنید آن وقت ها، در دوران پیامبر(ص) مهریه زیاد و سنگین یا جهیزیه زیاد سرشان نمی شد، چرا آقا ! آن وقت ها هم بعضی، از این بی عقلی ها مثل بی عقلی های زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مهریه دخترشان بکنند، درست مثل همین بی عقلی هایی که امروزه بعضی ها دارند. این کارهای مبالغه آمیز، کار جُهّال است.(۲۰)
مهریه سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم(ص) آن را منسوخ کرد . پیامبر(ص) از یک خانواده اعیانی است، خانواده پیغمبر(ص) تقریباً اعیانی ترین خانواده قریش بودند . خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است، چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است، و خدای متعال او را سیده النّساء العالمین قرار داد، من الاوّلین و الآخرین ، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است، می خواهند ازدواج کنند، مهریه ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه کم را قرار دادند که اسمش مَهر السُّنَّه است.(۲۱)
بعضی ها می گویند: ما مهریه را سنگین می کنیم برای این که مانع طلاق بشویم، این خیلی خطای بزرگی است، هیچ مهریه سنگینی مانع از طلاق نمی شود و نشده است. آن چیزی که مانع طلاق می شود، اخلاق و رفتار و رعایت موازین اسلامی است.(۲۲)
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیک تر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست؛ زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مادی ندارد، ولی شارع مقدّس یک مهریّه ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد، اما نباید سنگین باشد، بایستی عادی باشد؛ جوری باشد که همه بتوانند انجام بدهند.(۲۳)
جهیزیه برای دختر، مایه عزت نیست؛ عزت دختر به اخلاق او، به رفتار و شخصیت خود او است. بعضی از خانواده های عروس، خودشان را اذیت می کنند و به زحمت می اندازند و اگر پول هم ندارند، به زور پول تهیه می کنند، اگر پول دارند، زیادی خرج می کنند، برای این که یک جهیزیه پر زرق و برقی را مثلا در اختیار دخترشان بگذارند.(۲۴)
می گویند: جهیزیه ی ما این چیزها را داشت، آیا جهیزیه دختر شما هم این ها را دارد؟ ! تفاخر و تنافس! یا مثلا می گویند که ما عقدمان را در فلان سالن گرفتیم . البته حالا که متأسفانه مرسوم شده است در هتلها می گیرند که کار بسیار بدی است . حتی گاهی شنیده یا دیده می شود بعضی افرادی هم که از آن ها توقع نیست، برای تفاخر به همدیگر، مراسم عقد خود را در هتلها و سالنها می گیرند ! نه، مراسم عقد را در اتاق خانه و حیاط منزل خودتان یا همسایه تان بگیرید و مردم را دعوت کنید، همین طور که همیشه بوده است . این گونه محیطها، یک محیط انس خانوادگی است.(۲۵)
بعضی از تصورات و سنتهای غلط در مورد ازدواج وجود دارد که این ها دست وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده نقض خیلی از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهای غلطی را هم که در زمینه ازدواج وجود دارد، بایستی شماها نقض کنید؛ این هم یک مسأله است که من تأکیدِ آن را لازم می دانم.(۲۶ )
تشکیل خانواده و ازدواج، یک سنت است، تعداد فرزندان یک فرهنگ است، اگر در این چیزها بینش مردم و جهت گیری مردم، جهت گیری درستی باشد، زندگی در جامعه جوری خواهد شد؛ اگر خدای ناکرده جهت گیری غلط باشد، زندگی جوری دیگری خواهد شد؛ خدای ناکرده به همان بلایی مبتلا خواهیم شد که، امروز کشورهایی که خانواده را و بنیان خانواده را ویران کردند و شهوات را به راه انداختند وَاتَّبِعوُا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیّا به آن سرنوشت دچار شدند.(۲۷)
این ها از آن مواردی است که گفتمان سازی می خواهد. خانمهای مؤثر، آقایان مؤثر، اساتید دانشگاه، روحانیون، به خصوص صدا و سیما و رسانه ها باید در این زمینه ها کار کنند؛ این را از این حالت بیرون بیاورند.(۲۸)
۱) ۱۴/۱۰/۱۳۹۰
۲) ۱۰/۲/۱۳۷۶
۳ )۹/۱۲/۱۳۷۹
4 ) ۱۳/۶/۱۳۷۴
۵) ۱۷/۱۰/۱۳۷۴
۶) ۹/۴/۱۳۷۵
۷) ۳۰/۷/۱۳۷۶
۸) ۱۹/۱/۱۳۷۷
۹ )۱۴/۱۰/۱۳۹۰
۱۰) ۹/۱۲/۱۳۷۹
۱۱)همان
۱۲) ۲۳/۱۲/۱۳۷۹
۱۳) ۱/۵/۱۳۹۳
۱۴) ۸/۸/۱۳۹۲
۱۵) ۲۸/۶/۱۳۷۹
۱۶) ۲۲/۱/۱۳۷۴
۱۷) ۱۳/۶/۱۳۷۴
۱۸) ۲۴/۹/۱۳۷۱
۱۹) ۱۸/۹/۱۳۷۵
۲۰) ۱۲/۱۱/۱۳۷۲
۲۱) ۲۸/۲/۱۳۷۴
۲۲) ۲/۹/۱۳۷۳
۲۳) ۱۸/۰۵/۱۳۷۴
۲۴) ۲۸/۱۲/۱۳۷۷
۲۵) ۲۰/۴/۱۳۷۰
۲۶) ۱/۵/۱۳۹۳
۲۷) ۱/۱/۱۳۹۳
۲۸) ۱۴/۱۰/۱۳۹۰
منبع: تسنیم
با سلام
من یک جوان 27 ساله هستم که سه سال است نامزدی هستم و به علت بیکاری و نبود سرمایه مدتی است که میخواهم نامزدیم را به هم بزنم ولی از بس نامزدم با خدا و مومن است از عذاب وجدان خواب ندارم
جوانانی که مجرد هستین برادرانه به شما میگویم اگر شرایط ندارین حتی فکر زن گرفتن هم نکنین و گرنه قبر خودتون رو کندین
دوستان من که مجرد هستن خیلی خوب و راحت و خوش دارن زندگی میکنن و من هرروز در حال درد کشیدن و غصه خوردن هستم
سلام
آخه ما به چه امیدی زن بگیریم
خونه- هزینه غذا و لباس و … اینا از کجا باید بیاد
واقعا این حق منه جوان ایرانیه که با این همه درآمد نفت بخام اینجوری زندگی کنم
مسولین خودشون توی بهترین رفاه زندگی میکنن و فقط واسه ما شعار میدن
آخه شما ها چه میفهمین ماها داریم چی میکشیم
آخه چه میدونین چقد باید بهت فشار بیاد تا روزی صد بار آرزوی مرگ کنی